قطع شده سیم ها قطع شده است سرم خالی است چیزی جز
جرقه های رعد و برق دور جمجمه ام کشتی سوراخ شده است آنها بدنه
آن افکار مهاجم را زیر پا گذاشتند من خیلی نرم فکر کردم آینده ام را خاکستری کرده اند همه خیلی تیره